الگوهای تدریس (بررسی دو الگوی پیش سازمان دهنده و حل مسأله )
در این جا ما بحثی را در مورد الگوهای تدریس خواهیم داشت.
الگوها را معادل لغت انگلیسی معادل روش را مقابل لغت "متوزمن" بکار میبریم .
عملکرد ما و رفتار ما معمولاً تحت تأُثیر باورهای ماست. اگر به عنوان مثال علمیترش کنیم میگویم، رفتارها تحت تأثیر نظریه هایی که در ذهن ما هست و ما آن را پذیرفته ایم ، ساخته می شود.
اما رفتار من اگر قبل از اینکه ساخته بشود، یک قالبی و یا یک چهارچوبی برایش انتخاب کنیم ،آن چارچوب را " الگو " میگوییم.
بنابراین منبع و منشأ الگو نظریه است، نظریه های مختلف الگوههای مختلف میسازند. بهمین دلیل در نظامهای آمورشی در تدریس و یادگیری الگوهای متعددی داریم زیرا نظریه های مختلفی داریم.
الگو چیست؟
الگو همان مدل
<**ادامه مطلب...**>
یا نمونه است .
باید بدانیم که وقتی من میگویم نمونهای از ... ، این نمونه باید ویژگی کامل را داشته باشد. بنابراین نمیتوانم از یک جا بردارم باید از جاهای مختلفی بردارم ، بنابراین اگر من یک الگوی تدریس یا چارچوبی را با رضایت انتخاب کردم، این چارچوب باید نماینده آن نظریه یا آن یافته های علمی یا آن مجموعه بزرگی که من میخواهم براساس آن حرکت کنم داشته باشد. باید ویژگی آن را داشته باشد.
با این نگاه به الگو، پس الگو عامتر از تدریس است. (طبق تعریف :تدریس فعالیتی است که در داخل یک الگو صورت میگیرد.)
الگو، چارچوب نوع فعالیت و یا متدلوژی تکنیکها را مشخص میکند .در فرآیند آموزش ما الگوهای متعددی داریم . سعی میکنم تا به این الگوها را اشاره بکنم .
برخی از انواع الگوها :
1. یکی از الگوهایی که معمولاً در بعضی از کتابهای روانشناسی تربیتی و پرورشی آمده است الگوی عمومی تدریس یعنی اکثر روانشناساان و متخصصان نظام تعلیم و تربیت این الگو را توصیه میکنند.
الگوی عمومی تدریس چیست ؟
الگوی عمومی تدریس دارای 5 مرحله است.
" گام اول در این الگو تعیین هدفهای تدریس است ما به عنوان معلم وقتی وارد کلاس میشویم باید مشخص کنیم هدف چیست و چه تغییری میخواهیم ایجاد کنیم.
" گام دوم زمانی که هدف ما مشخص شد رفتار ورودی را مشخص کنیم.
رفتار ورودی یعنی چه؟
پیش دانسته های فردی یا پیش نیازهای علمی فرد در آن زمینه که میخواهیم تدریس کنیم. اگر بخواهیم ارتباط را برقرار کنیم باید نکات مشترک را با فرد مورد توجه قرار بدهیم .
" گام سوم روش و وسایل تدریس را پیش بینی میکنیم ، چه ابزار و متدلوژی میخواهیم بکار ببریم؟
" گام چهارم : اکنون این پرسش مطرح می شود که :چه جوری سازماندهی کنیم؟چه جوری طراحی کنیم که بتوانیم سریعتر به هدف برسیم؟
وقتی سازماندهی میکنیم و موقعیت را مشخص میکنیم در واقع داریم این برنامه ریزی را اجرا میکنیم چون در تعریف تدریس اشاره شد :
تدریس یعنی ایجاد شرایط تغییر برای شاگرد، آن هم با برنامهریزی منظم سیستماتیک. اینجا اجرای سازماندهی شرایط ،همان اجراء و منظم و مرتب کردن مجموعه عناصری است که لازمه رسیدن به هدف میباشد.
" گام پنجم : نکته آخر ارزشیابی است. من باید ببینم عملکرد خودم را، آنچه را مد نظر داشتم رسیدم یا نه. این یک الگو است.
اگر این الگو قبل از ورود به کلاس انجام شود اسم آن را طراحی میگذاریم به هرحال یکی از روشهای طراحی است. از آنجایی که بحث در باره الگو های آموزشی از حوصله مقاله خارج است، بنابراین دو نگاه متفاوت را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
1. یکی الگوی پیش سازمان دهنده یا ادونس ارگانیز
2. دیگری الگوی حل مسأله